دفاع مقدس؛میراثخواران و میراثداران!
ما دفاع مقدسمان را ذیل فرهنگ متعالی عاشورا تعریف کردیم و با تأسی به مولا سیدالشهدا (ع) و یاران خداییاش نقشهای خود را یافتیم، در کربلایی که بهوسعت جبهه دامن گسترده بود. مانایی ما هم به عاشورا گره خورد و به جرئت میتوان گفت که هرجا روضۀ کربلا بخوانند نام و یاد شهدای ما که ادامۀ عاشورا بودند و هستند احیا میشود و هرگاه سخن به دفاع مقدس و شهدا رسد کربلا اقامه میشود. برای ما رابطۀ دفاع و حماسۀ نینوا رابطۀ «ابوت» است؛ ما ۸ سال حماسۀ خود را فرزند بلافصل عاشورا میدانیم. درهمتنیدگیای چنین در شئون مختلف نتایج و البته مسائل مشترک هم دارد؛ آسیبهای مشترکی هم آن را تهدید میکند، چون غلو و تحریف، که سربازان ناپیدا و بینشان، اما مخرب دشمن هستند، چونان عملکردی که نه با حسین، که با صدام حسین خویشاوندی میآورد که نمونۀ بهروزشدۀ یزید بود، چونان رفتاری که امام با آن درافتاد و ... .
این مواقف درست گرانیگاه ماجراست. به حرف که باشد همه حسینی هستیم و سخن از دفاع مقدس را با افتخار بر زبان جاری میکنیم، اما پای عمل که بهمیان میآید خیلی از کارنامهها مهر قبولی نمیخورد. من با این تحلیل امام موسی صدر خیلی موافقم که میفرمود امام حسین (ع) سه گروه دشمن داشت که کمخطرترینهایشان همانهایی بودند که جسم او را کشتند و گروه دوم که خطرشان افزونتر بود کسانی بودند که قبر امام را -به روزگاران چندینبار- تخریب کردند تا جلوی نقشآفرینی امام را بگیرند،
اما سومین گروهی که امام صدر خطر آنها را از همه بیشتر میداند نه در دل تاریخ و کوچههای کینه، که درمیان خود ما و حتی درون ما هستند.
آنهایی که اهداف امام حسین(ع) و ابعاد انقلاب حسینی را تحریف میکنند و آن را ابزار کسب درآمد قرار میدهند روشن است که امام حسین(ع) الآن نیست که کسی او را بکشد، ولی چیزی گرانبهاتر و مهمتر از خود امام حسین (ع) در دستان ماست: کرامت امت حسین، مقدسات حسین. اگر ما گریه کنیم، ولی درعینحال برای تضعیف اهداف امام حسین (ع) تلاش کنیم، اگر گریه کنیم و در صف باطل باشیم، اگر گریه کنیم، ولی گواهی دروغ بدهیم، اگر گریه کنیم، ولی به دشمنان کمک کنیم و به اختلاف و تفرقه در جامعۀ خود دامن بزنیم، اگر گریه کنیم، ولی گناهانمان بیشتر شود، دراینصورت ما گریه میکنیم، ولی درعینحال حسین را نیز میکشیم، زیرا تلاش میکنیم هدف او را ازبین ببریم که گرانبهاتر از خود اوست.
این سخن هشدار برانگیز امام صدر در حوزۀ دفاع مقدس هم قابل بازتعریف است و باید همواره مدنظر باشد، چه اینکه گروه اول، یعنی لشکر صدام، درهم شکست و صدام به جهنم رفت و گروه دوم، شامل حامیان هزاررنگش، هم از رنگورو افتادند، اما تهدید اصلی این میراث گرانبها همچنان هست و این کانون نور را تهدید میکند: میراثخوارانی که میراثداران را به حاشیه میرانند و برادریثابتنکرده چنان گشاد و پهن سر سفرۀ آماده مینشینند که صاحب سفره جایی برای نشستن نمییابد، کسانی که دیروز با جبهه صدها کیلومتر فاصله داشتند،
اما امروز چنان مینمایند که انگار فتح خرمشهر و «خیبر» و «والفجر» و «کربلا» را آنها فرماندهی کردهاند! میراثخواری میکنند، بدون آنکه هراسی از حساب و کتاب داشته باشند که، اگر صفحۀ اول کتاب هم گشوده شود، ادعاهایشان باطل خواهد شد. بگذریم. دفاع مقدس مثل عاشورا درمعرض تهدید تحریف و میراثخواری است. خدا کند روشناندیشان و عالمان و فرهیختگان مهر از لب و از قلم بردارند و به میدان آیند که امروز حفظ حقیقتها و مقابله با تحریف مثل خود حماسه واجب است!
شهرآرا / شنبه ۱ مهر ۱۳۹۶/ صفحه اول و 2/
https://t.me/mashhad_salam/8131